خلاصه ای از زندگی حضرت آیت الله خامنه ای قبل و بعد از انقلاب
همراه با نهضت امام خمينى (قدس سره)
آيت الله خامنهاى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آميز امام خمينى عليه سياست هاى ضد اسلامى و امريکا پسند محمدرضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشيب هاى فراوان و شکنجهها و تعبيدها و زندان ها مبارزه کردند و در اين مسير ازهيچ خطرى نترسيدند. نخستين بار در محرّم سال 1383 از سوى امام خمينى (قدس سره) مأموريت يافتند که پيام ايشان را به آيت الله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياست هاى امريکايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. ايشان اين مأموريت را انجام دادند و خود
شورای انقلاب اسلامی:
مسلماً پس از مقام رهبری یکی از مهمترین ارکانی که در پیروزی انقلاب و اداره آن پس از پیروزی نقش اساسی داشته است، شورای انقلاب اسلامی است.
آیت الله العظمی خامنه ای در مورد اعضا شورای انقلاب می فرمایند: (البته شورای انقلاب به مقتضای مصلحت روز، افراد دیگری را هم پذیرفت که دارای خطوط سیاسی دیگری بودند و به تدریج چهره آنها روشن گردید
اما آن گروه که پایه و اساس انقلاب بودند و حافظ اصول و حدود و معیارها بیشتر همین برادران بودند.
اینها با همه سختیهایی که کار با افراد لیبرال و مهره هایی
رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنه اى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه اى، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى حجت الاسلام حاج سید جواد خامنه اى مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
تفكري كه مدتي است در ميان برخي از مردم ايران رواج يافته است،مساله حمايت از آمريكايي ها مي باشد.متاسفانه در اثر تبليغات گسترده رسانه هاي غربي در چند سال اخير و فعاليت نيروهاي داخلي غربزده در كشور،موجب شده است كه عده اي از مردم ايران اينگونه پندارند كه هدف آمريكايي ها در ايران، تامين منافع مردم است.
اما جنگ نظامي آمريكا عليه عراق پاسخي بود براي اين عده كه بدانند آمريكا به چه مي انديشد.آمريكايي ها با وعده هاي دروغين خود و با شعار ايجاد دموكراسي در عراق به كشتار زنان و كودكان عراقي دست زده اند.من به شما عرض مي كنم؛ آمريكايي ها به جز تامين منافع خود به چيز ديگري نمي انديشند.
پس چارچوب هاي درست بايد احيا شود. منتها با محتوايي متعالي و محتوايي كه انقلاب دنبال آن بود و روح انقلاب در اين محتوا بايد تجلي پيدا كند. ولي الان روح انقلاب در شكستن قالب ها و عدم جايگزيني قالبهاي جديد تجلي پيدا كرده است. بنابراين چه بسا كه همان روح سابق هم استمرار پيدا كرده است. يعني در نظامهاي اداري ما همان روح آمرانه يا روح تصميمگيريهاي اقتدارطلبانه استمرار دارد و هر كس كه رييس بشود همانطور عمل خواهدكرد. ولي ديگر قالبي وجود ندارد. يعني به جاي اينكه قالب حفظ بشود و روح آن عوض بشود روح حفظ شده و قالب عوض شده و شكسته شده است.
گفتوگو با دكتر سيد محمد امين قانعيراد در خصوص بحرانهاي اجتماعي
در را كه باز كردم مردي از پشت پنجره طبقه هفتم ساختمان به خيابان خيره شده بود، اتاقي سه در چهار. روي ميز آشفته و شلوغ بود،عين قفسه كتابها و ذهن درگير او.
اين ذهنيت آشفته، آيينهيي در برابر آشفتگيهاي اجتماعي بود. تلاش ميكرد به ذهنش نظم داده و آماده مصاحبه شود،آماده مصاحبه بود.
قرار شد تا با او كه دكتراي جامعهشناسي گرفته بود و در دانشگاه بارها و بارها براي همنسليهاي من صحبت كرده بود در مورد خودمان يعني نسل سوميها به گفت و گو بنشينيم.
آقاي دكتر قانعيراد اگر اجازه بدهيد
يكى از مهمترين و رايجترين شيوههاى سنجش و ارزيابى آثار و نتايج انقلاب اسلامى مقايسه با قبل از انقلاب مىباشد. اين ملاك اهميت و كاربرد فوقالعادهاى دارد.
يك نكتهى مهم آن است كه اصلىترين علت وقوع انقلاب نارضايتى وسيع و عميق عمومى از ساختار و عملكرد نظام شاه بود. مردم و رهبران بوسيله انقلاب اسلامى آن وضعيت را به اميد دست يافتن به يك وضع مطلوب طرد و نفى كردند. اينك اگر ثابت نشود كه بوسيله انقلاب، در راستاى تحقق وضع مطلوب هستيم و تا كنون نتايج قابل قبولى بدست آوردهايم، فلسفهى وجودى انقلاب و جاذبيت و نافعيت آن مورد سؤال و ترديد قرار مىگيرد.
نكتهى ديگر آن است كه
مانند ديگر انقلابها، انقلاب اسلامى ايران نيز تلاشى بود براى بر هم زدن وضع موجود(نظام شاهنشاهى) و برقرارى وضع مطلوب (جمهورى اسلامى). يكى از ملاكهايى كه مىتواند بسنجد كه انقلاب در تحقق مدينه فاضله و جامعه آرمانى خود به چه نتايجى رسيده، وضعيت و موقعيت كشورهاى به اصطلاح پيشرفته و توسعه يافته است. چرا؟ اين كشورها به حق و ناحق، درست يا غلط الگوى توسعه و تحول هستند و اينك در مرحلهاى از ثبات و رفاه هستند كه مطلوب بسيارى از ملل است. نكتهى فوق از كلام بسيارى از غرب رفتهها شنيده مىشود كه دانسته يا ندانسته، به عمد يا غير عمد از آسايش و رفاه و امنيت و... آن بلاد سخن مىگويند. رسانههاى گروهى نيز
در ابتدا لازم است كه روشنفكري را تعريف نموده سپس ضمن تقسيم روشنفكران به نقش آنان بپردازيم.
روشنفكري ازدو كلمه «روشن» و «فكر» و «ياي نسبت» تركيب شده است،و مفهوم آن پرواضح است: فكري كه روشن است، نور دارد، تاريك نيست. با روشنائيها اتصال دارد،واقعيتها را درك ميكند، دوست و دشمن را ميشناسد، نور ميدهد، روشنگر است، تاريكي وجهل را ميزدايد.
و حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ نيز كه يك روشنفكر راستين است ميفرمايد:
در بهمن ماه 1357 خورشيدى، تحولى بزرگ و شگرف و از ديدگاه امام امت، «معجزه ى الهى» در تاريخ ايران و جهان اسلام و حتى جهان بشريت رخ داد كه همه ى انديشمندان و تحليل گران علوم سياسى، تاريخ نگاران و سياست مداران دنيا را به شگفتى واداشت; زيرا هيچ يك از آنان، حتى سازمان هايى كه به انبوه اطلاعات حسّاس و سرّى دسترسى داشتند، نتوانستند رخ دادن انقلاب اسلامى ايران را در چنين زمان و موقعيّت منطقه اى و در اين شكل و ماهيّت، پيش بينى كنند.
تاكنون درباره ى اهميت انقلاب، پژوهش هاى فراوانى انجام شده و هر كس به فراخور دانش و توان فكرى خود در اين باره سخن گفته است، ولى مهم ترين نكته در اين انقلاب، پيروزى مكتب، ايدئولوژى و فرهنگ اسلام در همه ى جنبه هاى ايدئولوژيك، سياسى و فرهنگى بود و در يك كلام بايد گفت اين انقلاب، انقلاب اسلامى بود.
بررسى پى آمدها